رزومه هنری آمنه نقدی پور

آمنه نقدی پور ویکی پدیا

رزومه هنری آمنه نقدی پور

آمنه نقدی پور ویکی پدیا

سلام خوش آمدید

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمنه نقدیپور» ثبت شده است

چشم و گوش حسود کور و کر
آغوشت تخت امپراتوریس
قلمروی ملکه ات مرز نمی شناسد
چه فرقی می کند مرز و بوم وقتی
باختر و خاور وجودت
همه در راه عشقم متحد شده اند
و من حکم می کنم به بوسه
و تو چشم بسته فرمان می بری
امپراتوریس فرمان گذار
و امپراتور فرمان گزار

نویسنده: آمنه نقدی پور

از کتاب یک جفت پای دار

پ.ن

فرمان گذار:فرمانده
فرمان گزار:فرمانبر
امپراتوریس:ملکه


برچسب‌ها: آمنه نقدی پور, آمنه نقدیپور, عاشقانه, متن عاشقانه
  • ۲ نظر
  • ۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۳:۴۳
  • آمنه نقدی پور

قسم به نور دو چشمان ساقی کوثر
قسم به آل محمد، بر سلاله ی حیدر
قسم به پنج تن آل عبا و بر محشر
قسم به صد و بیست چهار هزار پیغمبر
قسم به پهلوی زهرا، فرق بریده ی همسر
قسم به خون گلوی حضرت علی اصغر
قسم به خون شهیدان از اول تاریخ
قسم به خون شهید قاسم سلیمانی
قسم به اعظم اسماء و نام نیکویت
قسم به عاشق سرگشته در ره و کویت
قسم به دین محمد، به مؤمن و اسلام
قسم به چهارده معصوم، دوازده تن امام
قسم به قرآن و صد و چهارده سوره
قسم به ماه محرم، به اشک و دلشوره
قسم به آه رباب و رقیه و زینب
قسم به آه سکینه ازسحر تا شب
قسم به پاکی مریم، به عصمت زهرا
قسم به ناله ی ام البنین و خواهرها
قسم به فرق علی، پهلوی شکسته و تب
قسم به خون حسین، شش برادر زینب
قسم به خون علی اکبر و علی اصغر
قسم به خون جگر گوشه های پیغمبر
قسم به خون جگر پاره ی امام رضا
قسم به سیصد زخم حسین و اشک خدا
قسم به هفتاد و دو شهید دشت ِ بلا
قسم به کلّ مقدّسات در دنیا
قسم به لوح، قلم، کرسی، بهشت، اهل بهشت
قسم به ماه، به هفت آسمان، به خاک، به کِشت
قسم به معجزه و وحی و عز جبرائیل
قسم به روز قیامت، به صورِ اسرافیل
قسم به جلوه و مجد و جلال میکائیل
قسم به روح خدایی، قبض روح عزرائیل
قسم به ناله و آه تمام ِ مظلومان
قسم به منزلت و عزت امام زمان
قسم به قدر و به ماه ِ نزول ِ قرآنت
قسم به روزه و به روزه دار و مهمانت
قسم به خون ِ گلو، بر تن علی اصغر
قسم به آه و سر و گردن علی اکبر
خدای درد بگیر انتقام مظلومی
که روی زخم جهان بودنش چو مرهم بود

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: اللهم عجل لولیک الفرج, انتقام سخت, ظهور نزدیک است, خدایا شکرت
  • ۰ نظر
  • ۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۳:۴۰
  • آمنه نقدی پور

من در نگاهت، قاسمِ کَرّار می بینَم
روحِ پدر را در دلت بیدار می بینَم
در چشم هایت، یک شبِ تاریک و کوبنده است
دنیا برای دشمنانت، تار می بینَم
بر قاتلانِ قاسمم خوابِ بدی دیدی
بر روی ظُلمانیِشان، زنگار می بینَم
تو قاسمی هستی، که قاسم وار میجنگی
من در تو خونخواهی صَد مُختار می بینَم
رزمنده ای هستی که آرش در نیامِ توست
گُردآفریدان را به پایت خار می بینَم
تو ذوالفقارِ حیدری، صمصامِ برّانی
در هر نگاهت، بر عدو هشدار می بینَم
در سینه ی نستوهِ تو، یک کوه پنهان است
کوهی به نامِ قاسمِ سردار می بینَم
تابوی آمریکا شکستی با زبانِ خویش
من در زبانت، موشکِ سومار می بینَم
زعافِ قاسم بر کمر، پا در رکابِ او
سربندِ یا زهرا بر آن، رخسار می بینَم

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: زینب سلیمانی, شهید سلیمانی, آمنه نقدی پور, حاج قاسم
  • ۰ نظر
  • ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۱۴
  • آمنه نقدی پور

پیر بابا و مردم بی رگ و ریش

پیربابا و مردم بی رگ و ریش


پیربابا پیرمردی فاضل و نیکوکار بود،او در دهی دور افتاده که به ده ریشمال معروف بود زندگی می کرد، مردم این ده هیچ کدامشان ریش نداشتند به جز پیربابا و شیرزاد و اندکی دیگر و به همین خاطر به دهشان، ده ریشمال می گفتند.روزی پیربابا و شیرزاد برای تحویل نذورات به ده دشتِ کبکاب رفته بودند، در نبود ِپیربابا دزد به خانه اش زد و تمام مردم ده ریشمال شاهد آن صحنه بودند، ولی کناری ایستادند و هیچ اقدامی نکردند پیربابا وقتی از سفر برگشت در کمال ناباوری دید خانه اش را دزد زده فریاد برداشت و بر بلندای تپه ی خرامش رفت و تمام مردم ده را صدا کرد، گفت: شما کجا بودید که دزد آمد و دار و ندارم را به یغما برد؟ مردم ده با چشمان پف کرده و با لحنی بی تفاوت گفتند: پیربابا به ما چه؟ ما که سگ نگهبان نیستیم این مشکل توست ما که اجیر و عبیر تو نیستیم برو پی کارت که مزاحممان شدی!پیر بابا وقتی حقارت و تنگ چشمی آن مردمان بی رگ و ریشه را دید آهی از کُنه دل کشید و رفت، که آنجا را برای همیشه ترک کند، با دلی شکسته، در طول مسیر به سنگدلی و شقاوت آن مردم بی رگ و ریش فکر می کرد، در همین حین شخصی رهگذر به او نزدیک شد و گفت: آهای پیرمرد اهل کجایی؟ گفت اهل ده ریشمال، آن مرد گفت: در ده پِلمال سدی شکسته شده و تا ساعتی دیگر دهتان به زیر آب فرو می رود، تنها کسی که می تواند ناجی مردم ریشمال شود تویی، برو و به مردم دهت خبر بده؛ پیربابا به سمت ده برگشت و خودش را با شتاب به آنجا رساند، تمام مردم ده را جمع کرد، ولی با آنها که چشم در چشم شد در آن لحظه به یاد بی رحمی و سنگدلی مردمش افتاد، و گفت برای بار آخر آنها را محک بزنم، از آنها پرسید کدامتان از وضع کنونی من ناراحتید؟ در این بین تنها شیرزاد و تعداد اندکی از مردم ابراز تاسف کردند، پیربابا به آنها که با او همدردی کردند گفت: درود بر شما که جوانمرد و باغیرتید همراه من بیایید که اثاث و دارایی ام را یافتم، شما باید برای حمل آن همراه من بیایید، و برای بار آخر به مردم ریشمال رو کرد و گفت: هرکدام از شما مایل است برای کمک به من و جبران همراه من بیاید، هنوز هم برای مرمت آنچه پیش آمد دیر نیست، در حقیقت هرکس مرا همراهی کند به خود لطف کرده ولی آنها لجاجت و دهن کجی کردند و برایش آرزوی مرگ کردند، و تنها شیرزاد و تعداد اندکی با پیربابا همراه شدند و در حقیقت از مهلکه گریختند پیر بابا آن مردم حسود و پست فطرت را به دل خودشان واگذار کرد، مردم سنگدل و تنگ نظر و شقی در ده ماندند و همگی در سیلی عظیم و هولناک غرق شدند و پیربابا و همراهانش بر بلندای کوه کتل کلان شاهد این صحنه بودند.

نتیجه اخلاقی:وقتی جلوی چشمت حقی ناحق می شه و سکوت می کنی، همون حقی که ناحق شده با دست ِخدا یقه تو می گیره

نویسنده: آمنه نقدی پور

از کتاب مجموعه داستانهای کوتاه آمنه نقدی پور


موضوعات مرتبط: داستان کوتاه, رمان, قصه, داستانک, داستان,آمنه نقدی پور, داستان, داستان کوتاه, قصه, رمان

  • آمنه نقدی پور

شعر روز پدر(یک جفت پای دار)

 

آمد به جهان، نگین انگشتر شد
حال عالم و آدم از او خوشتر شد
شد نگین انگشتری پیغمبر
میلاد علی فرشته، چاوش تر شد

+++

 

ای پدر، ای بهترین آرام بخش، روح و جان
می دهد لبخند زیبایت به هر دردی، امان
سایه ات باشد پناه و دست هایت جان پناه
تا قیامت، استوار و سبز و جاویدان بمان

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب یک جفت پای دار

 


برچسب‌ها: روز پدر, ولادت حضرت علی, روز پدر مبارک, آمنه نقدی پور

  • آمنه نقدی پور

ویکی پدیا آمنه نقدی پور
آمنه نقدی پور شاعر و نویسنده
نخبه و فعال فرهنگی
ساکن اصفهان
متولد ۱۲مرداد ۱۳۶۷
دانش آموخته در مقطع کارشناسی ارشد زبان
سراینده کتاب های:

"قاسمانه"
"معراج خون"
"بید و مجنون"
"یک جفت پای دار"
"آرزوهای بی هدف"
"خفته ای برمزارعشق"
"سایه ای به نام عشق"
و چند اثر دیگر

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان